معنی دم بدم، پشت سرهم، یک ریز، یک گیر, معنی دم بدم، پشت سرهم، یک ریز، یک گیر, معنی bk fbk، /aت scik، dl cdx، dl ;dc, معنی اصطلاح دم بدم، پشت سرهم، یک ریز، یک گیر, معادل دم بدم، پشت سرهم، یک ریز، یک گیر, دم بدم، پشت سرهم، یک ریز، یک گیر چی میشه؟, دم بدم، پشت سرهم، یک ریز، یک گیر یعنی چی؟, دم بدم، پشت سرهم، یک ریز، یک گیر synonym, دم بدم، پشت سرهم، یک ریز، یک گیر definition,